تحریک حسّ کنجکاوی و تبعات آن
تاکنشان
چند روز قبل جمعی از دوستان در جایی گرد آمده بودند و سخن از هر دری میرفت و کلامی به میان میآمد. از حملات جدیدی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران علیه بهائیان شروع کرده، بحثی به میان آمد که شاید قدری به آن پرداختن مقتضی باشد.
همانطور که واقفید صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اخیراً در چندین کانال، از جمله 2، 3 و خبر به نشر اکاذیب علیه آئین بهائی پرداخته تا که شاید بتواند در زهرآگین ساختن اذهان نسبت به بهائیان توفیق یابد و مانع از گرایش هموطنان به تحقیق دربارۀ آئین بهائی و اعتقادات آن گردد؛ گرایشی که اخیراً در سخنان بالاترین مقامات کشور مطرح گردیده است. اگرچه محتوای این برنامهها ابداً جدید نیست و همان اکاذیب ردّیّههای قدیمی را در قالبی دیگر مطرح میکنند، امّا نظر به آمادگی اذهان نسبت به لزوم وجود دیانتی جدید جهت جوابگویی به خلأ روحانی حاصله، نظر بسیاری از هموطنان به آئین بهائی جلب شده است.
جالب است که جمهوری اسلامی وقتی فردی از بهائیان را دستگیر میکند، تحت فشار قرار میدهد تا که شاید او را وادار به ترک ایمان و عقیدهاش نماید و بعد با طبل و دُهُل او را مُقبل به آغوش اسلام معرفی کرده همان برنامهای را که برای خانم رئوفی پیاده کردند، اجرا نمایند. حال، در این میان، فردی به نام امیرعبّاس هویدا، که در جلسۀ دادگاهش به مرحوم خلخالی گفت که مسلمان است و ابداً بهائی نیست، همیشه در برنامههای بیارزش جمهوری اسلامی ایران، چه در جراید و چه در صدا و سیما، عَلَم میشود. این فی نفسه گویای تُهی بودن دست حضرات نظریه پردازان صدا و سیما و بقیه مطبوعات است که هنوز به همان ترّهات قدیمی متمسّکند و حرف تازهای برای گفتن ندارند.
امّا تبعات این قبیل موضوعات بسیار جالب است. تعداد کسانی که به بهائیان مراجعه میکنند و راجع به اکاذیب صدا و سیما (که خودشان تأکید دارند که میدانند اینها جز اراجیف و دروغ نیست)، طلب اطّلاعات و راهنمایی مینمایند، چه که در اثر این برنامهها حسّ کنجکاوی آنها به شدّت تحریک شده است. چندی قبل، در جلسۀ یادبودی، خانمی به یکی از بهائیان مراجعه کرد و اظهار داشت که مسلمان است و با آنچه که اخیراً در مطبوعات دیده و از صدا و سیما شنیده احساس کرده که باید دربارۀ آئین بهائی مطالب بیشتری بداند چه که گفتارها و نوشتارهای آنها مقرون به صحّت به نظر نمیرسد.
در بیمارستانی، یکی از پزشکان بهائی، که بنا به رعایت حکمت در محلّ کار خودش را بهائی معرفی نکرده، طرف مراجعۀ یکی از پزشکهای مسلمانی که از هواداران جمهوری اسلامی است، قرار گرفته است. طبیب مسلمان صریحاً اظهار داشته که، "فلانی، امروز بیا دفتر من. میخواهم بدانم اینها که از رادیو و تلویزیون راجع به شما صحبت میکنند تا چه حدّ درست میگویند. حقیقت را مایلم از زبان خودت بشنوم!" طبیب بهائی میگفت، "ابداً نمیدانستم که او واقف است بر بهائی بودن من و بسیار حیرت کردم که از من چنین تقاضایی کرد."
بهائیان هر قدر سعی و تلاش میکردند که نظر هموطنان خود را به آئین بهائی و منویات آن جلب کنند، واقعاً به این خوبی موفّق نمیشدند. اگر هم قصد تبلیغ داشتند، موضوعات قدیمی و منسوخی مانند ظهور قائم، خاتمالنّبیین و غیره مطرح میشد که همیشه به بنبست میرسید، زیرا استدلالها، به علّت آنچه که از قدیم در ذهن این بندگان خدا القاء شده بود، مطلوب و مقبول واقع نمیشد. امّا، حال که خودشان مراجعه میکنند، فقط راجع به معتقدات، احکام، راه حلّ برای نجات دنیا، ارضاء روح تشنۀ آدمی که مشتاق روحانیات حقیقی است، علّت همبستگی و وحدت میان بهائیان و امثالهم سؤال میکنند.
در اینجا جای دارد از صدا و سیما و تهیّه کنندگان برنامههای مربوط به بهائیان تشکّر کنم که به این امر مبرم و خطیر مبادرت کرده و در جهت ترویج آئین بهائی و در واقع آگاه کردن مردم به لزوم کسب اطّلاع دربارۀ مظهر ظهور الهی در این دور و زمان، اقدامات مجدّانه به عمل آوردهاند. قبلاً به این قبیل تهیّه کنندگان توصیه میشد قدری معلومات خود را افزایش دهند تا اکاذیب حیرتآور یا اغلاط فاحش در برنامۀ آنها نباشد. امّا بنده بسیار مسرورم که آنها برنامههای خود را در کمال بیخبری از حقایق، یا تلاش برای وارونه جلوه دادن واقعیتها، تهیّه میکنند. زیرا اگر حقایق را بیان میکردند، شاید کسی به بهائیان مراجعه نمیکرد؛ امّا چون اغلاط فاحش در برنامههای آنها مشاهده میشود، "که رائحۀ منتنهاش را هر عاقل هوشمندی ادراک نماید،" بدین لحاظ مراجعین به بهائیان فزونی چشمگیری یافته است. بنده از سایتهای بهائی نیز درخواست میکنم ابداً در صدد جواب دادن به این ترّهات برنیایند، زیرا نفس این اشتباهات و افتراهای بزرگ است که جاذب انظار مسلمانان به آئین بهائی گشته و آنها را به تحرّی و تحقیق برانگیخته است.
در اینجا اظهار امیدواری میکنم که انشاءالله همین مسئولین صدا و سیما، تهیّه کنندگان برنامهها، مجریان آنها و افراد دیگری که به نحوی به آنها مرتبط میشوند، برای وقوف بر حقایق امور به بهائیان مراجعه نمایند و آنچه را که در کتابهایشان موجود و در اظهاراتشان مشهود، از خود آنها جویا شوند. البتّه به شرط این که در محتوای برنامههای خود تغییری ندهند، زیرا این راهی که در پیش گرفتهاند، به وصول متحرّیان به حقیقت بیشتر کمک میکند. توفیقتان همواره شفیق و وفیق باد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرات شما سبب بهتر شدن محتوای وبلاگ و یادگیری بیشتر نویسندگان آن خواهد شد