«درد دلی با خانم وزیر بهداشت»
حامد صبوری
منبع: رادیوکوچه
خواهر گرامی،
وزیر محترم بهداشت درمان و آموزش پزشکی،
سرکار خانم مرضیه وحید دستجردی
این چند روزه اخیر شنیدم دو نفر از دوستان دیرین و نازنینم و عدهای از زنان عزیز این آب و خاک که در زندان رجاییشهر مسجوناند (در زندان بهسر میبرند)، به علت شیوع بیماریهایی از جمله آنفلوانزای خوکی وضع وخیمی دارند.
خانمها مهوش ثابت (شهریاری) و فریبا طائفی (کمال آبادی) به همراه پنج مدیر دیگر جامعه سیصدهزار نفری بهاییان ایران، قریب سه سال است که بیگناه به زندان افتادهاند. آوازه این مسجونیت بدون جرم و بدون دلیل و مدرک، حقیقتی است که حال همه ایرانیان عزیز و جهانیان- و لابد شما – از آن آگاهاند و نمیخواهم در اینجا درباره آن تفصیل و تطویل دهم. (۱)
بنابراین چون از این جهت امید چندانی به عدالت رجال کابینه و سایر قوا ندارم، گمان کردم از شما که نخستین وزیر زن در وزارت بهداشت در تاریخ ایران و تنها زن وزیر در جمهوری اسلامی تا کنون هستید، بخواهم که فکری به حال بهداشت و وضعیت بد زندانها فرمایید و زندانیان زن و مرد را از بیماریهای بعضن بسیار خطرناک برهانید.
به عنوان مثال لابد میدانید که در زندان رجاییشهر اگر کسی بیمار شود امکان درمان و دسترسی به دارو کم است و اقدام کافی و لازم یا صورت نمیگیرد یا کم و بدون پیگیری بهموقع است.
طبق اخباری که از ایران منتشر میشود طی سه هفته گذشته در بند آقایان و خانمها آنفلوانزای نوع A و خوکی شایع شده و باعث مرگ بعضی در بندهای آقایان شده است که گویا به همین علت اقداماتی در این خصوص در آنجا صورت گرفته است، اما این در حالی است که با کمال تعجب و متاسفانه مشاهده شده در بند نسوان مبتلایان به آنفلوانزا بدون دارو و درمان باقی ماندهاند و حتا حدود سی نفر از آنان را در حالت بیماری با تب و سرفه و سرگیجه روز یکشنبه گذشته موقتن وارد بندی که ۱۷۰ نفر در آن زندانیاند، کردهاند.
همچنین جهت اطلاع، پنج نفر آقایان زندانی بهایی هم دچار بیماریهایی هستند که نیازمند مداوای سریع و مستمر است، ولی اقدامات لازم صورت نگرفته. آقای سعید رضایی بیش از دو سال است که نیازمند جراحی کیسه صفرا بودهاند ولی هرگز درخواست خانواده ایشان برای معالجه عملی نشده است و کماکان دردهای طاقت فرسایی را تحمل میکنند.
آقای وحید تیزفهم از ناحیه چشم دچار عارضه شدهاند و سه دهم بینایی یکی از چشمهای خود را از دست دادهاند. آقای عفیف نعیمی در اکثر موارد دچار کمردردهای حاد و مزمنی هستند که گاه قادر به حرکت نیستند. چشم آقای خانجانی دچار آب مروارید شده و نیاز به جراحی دارد. آقای بهروز توکلی مکررن دچار تب و عفونتهای گوش و حلق و بینی شدهاند که هنوز عود میکند. از وضع خانوادههای این مسجونین میگذرم که با اطلاع از بیماری و مشقات عزیزان زندانیشان چه برسرشان رفته و میرود.
البته زندانیان مزبور بهایی و غیربهایی و خانوادههایشان طبق گزارش نهادهای حقوق بشر ایران و جهان از جهات مختلف در وضعیتی اسفناک به سر میبرند که هر یک درخور تأمل و رسیدگی است، اما شاید شما گمان کنید آن جنبهها مربوط به وظایف شما نمیشود. لذا تقاضا دارد به این موارد بهداشتی و درمانی که دقیقن مربوط به شما است رسیدگی فرمایید.(۲)
خواهر گرامی، ای کاش خودتان به زندان رجایی شهر میرفتید و اوضاع را از نزدیک میدیدید. میدیدید که زنان این آب و خاک که همجنس شما هستند در چه وضعی به سر میبرند. ای کاش ساعتی هم سری به مهوش عزیز و فریبای عزیز در آن زندان میزدید تا به چشم سر و سر ملاحظه میفرمودید چگونه همکاران شما در جمهوری اسلامی، شرافت و نجابت و پاکی و مظلومیت را در زندان حبس نمودهاند.
خواهر گرامیام، آیا در متون دینی اسلام است که باید بیماران و مجروحان را، چه اسیر و زندانی یا آزاد و چه مسلمان یا غیرمسلمان، به حال خود رها کرد تا تلف شوند؟ آیا شما به چنین موردی برخوردهاید؟ اگر نه، پس اقدام کنید زیرا همانطور که اشاره شد، طبق اخباری که منتشر شده دو نفر تا حال از بیماری آنفلوانزا در زندانها درگذشتهاند (۳) اگر هم گمان میکنید خبر دروغ است، شخصن تحقیق فرمایید.
خواهرم، این مختصر را در حالی نوشتم که گمان میکنم شاید فعالان حقوق بشر در سراسر عالم و همه منصفین و عدالت جویان جهان که از اوضاع ایران مطلعاند، در دلشان با تعجب به این حقیر خواهند گفت: «برادر جان اوضاع و سابقه پایمال شدن حقوق مظلومین و ستمدیدگان در ایران وخیمتر از آنی است که تو نگران آنفلوانزای خوکی زندان رجاییشهر شده ای.»
بلی این را میدانم و ایشان حق دارند که چنین بگویند، ولی دلم گفت چون این مورد مربوط به شما است، آن را بگویم، شاید شما که زن هستید و ممکن است تا حال کمتر مورد چنین خطابها و درخواستهای حقوق بشری دگراندیشان شده باشید، تقاضای دل هموطنی بهایی در مورد دو خواهر معنویاش را بشنوید و با عطوفت زنانه و فارغ از کژیها و تعصبات سیاسی و مذهبی، اقدامی سریع در خصوص سلامت نه تنها زندانیان زن، بلکه همه زندانیان از زن و مرد، بفرمایید.
با تشکر و آرزوی توفیق
۱۶/۱۰/۱۳۸۹
ــــــــــــــــــــــــــ
1) در این مورد میتوانید اطلاعات مفصلی در سایت «سرویس خبری جامعه بهایی» به دست آورید:
http://news.persian-bahai3.info/
2)http://www.prisons.ir/index.php?Module=SMMNewsAgency&SMMOp=View&SMM_CMD=&PageId=1569
3) – http://www.rahana.org/archives/33304
خواهر گرامی،
وزیر محترم بهداشت درمان و آموزش پزشکی،
سرکار خانم مرضیه وحید دستجردی
این چند روزه اخیر شنیدم دو نفر از دوستان دیرین و نازنینم و عدهای از زنان عزیز این آب و خاک که در زندان رجاییشهر مسجوناند (در زندان بهسر میبرند)، به علت شیوع بیماریهایی از جمله آنفلوانزای خوکی وضع وخیمی دارند.
خانمها مهوش ثابت (شهریاری) و فریبا طائفی (کمال آبادی) به همراه پنج مدیر دیگر جامعه سیصدهزار نفری بهاییان ایران، قریب سه سال است که بیگناه به زندان افتادهاند. آوازه این مسجونیت بدون جرم و بدون دلیل و مدرک، حقیقتی است که حال همه ایرانیان عزیز و جهانیان- و لابد شما – از آن آگاهاند و نمیخواهم در اینجا درباره آن تفصیل و تطویل دهم. (۱)
بنابراین چون از این جهت امید چندانی به عدالت رجال کابینه و سایر قوا ندارم، گمان کردم از شما که نخستین وزیر زن در وزارت بهداشت در تاریخ ایران و تنها زن وزیر در جمهوری اسلامی تا کنون هستید، بخواهم که فکری به حال بهداشت و وضعیت بد زندانها فرمایید و زندانیان زن و مرد را از بیماریهای بعضن بسیار خطرناک برهانید.
به عنوان مثال لابد میدانید که در زندان رجاییشهر اگر کسی بیمار شود امکان درمان و دسترسی به دارو کم است و اقدام کافی و لازم یا صورت نمیگیرد یا کم و بدون پیگیری بهموقع است.
طبق اخباری که از ایران منتشر میشود طی سه هفته گذشته در بند آقایان و خانمها آنفلوانزای نوع A و خوکی شایع شده و باعث مرگ بعضی در بندهای آقایان شده است که گویا به همین علت اقداماتی در این خصوص در آنجا صورت گرفته است، اما این در حالی است که با کمال تعجب و متاسفانه مشاهده شده در بند نسوان مبتلایان به آنفلوانزا بدون دارو و درمان باقی ماندهاند و حتا حدود سی نفر از آنان را در حالت بیماری با تب و سرفه و سرگیجه روز یکشنبه گذشته موقتن وارد بندی که ۱۷۰ نفر در آن زندانیاند، کردهاند.
همچنین جهت اطلاع، پنج نفر آقایان زندانی بهایی هم دچار بیماریهایی هستند که نیازمند مداوای سریع و مستمر است، ولی اقدامات لازم صورت نگرفته. آقای سعید رضایی بیش از دو سال است که نیازمند جراحی کیسه صفرا بودهاند ولی هرگز درخواست خانواده ایشان برای معالجه عملی نشده است و کماکان دردهای طاقت فرسایی را تحمل میکنند.
آقای وحید تیزفهم از ناحیه چشم دچار عارضه شدهاند و سه دهم بینایی یکی از چشمهای خود را از دست دادهاند. آقای عفیف نعیمی در اکثر موارد دچار کمردردهای حاد و مزمنی هستند که گاه قادر به حرکت نیستند. چشم آقای خانجانی دچار آب مروارید شده و نیاز به جراحی دارد. آقای بهروز توکلی مکررن دچار تب و عفونتهای گوش و حلق و بینی شدهاند که هنوز عود میکند. از وضع خانوادههای این مسجونین میگذرم که با اطلاع از بیماری و مشقات عزیزان زندانیشان چه برسرشان رفته و میرود.
البته زندانیان مزبور بهایی و غیربهایی و خانوادههایشان طبق گزارش نهادهای حقوق بشر ایران و جهان از جهات مختلف در وضعیتی اسفناک به سر میبرند که هر یک درخور تأمل و رسیدگی است، اما شاید شما گمان کنید آن جنبهها مربوط به وظایف شما نمیشود. لذا تقاضا دارد به این موارد بهداشتی و درمانی که دقیقن مربوط به شما است رسیدگی فرمایید.(۲)
خواهر گرامی، ای کاش خودتان به زندان رجایی شهر میرفتید و اوضاع را از نزدیک میدیدید. میدیدید که زنان این آب و خاک که همجنس شما هستند در چه وضعی به سر میبرند. ای کاش ساعتی هم سری به مهوش عزیز و فریبای عزیز در آن زندان میزدید تا به چشم سر و سر ملاحظه میفرمودید چگونه همکاران شما در جمهوری اسلامی، شرافت و نجابت و پاکی و مظلومیت را در زندان حبس نمودهاند.
خواهر گرامیام، آیا در متون دینی اسلام است که باید بیماران و مجروحان را، چه اسیر و زندانی یا آزاد و چه مسلمان یا غیرمسلمان، به حال خود رها کرد تا تلف شوند؟ آیا شما به چنین موردی برخوردهاید؟ اگر نه، پس اقدام کنید زیرا همانطور که اشاره شد، طبق اخباری که منتشر شده دو نفر تا حال از بیماری آنفلوانزا در زندانها درگذشتهاند (۳) اگر هم گمان میکنید خبر دروغ است، شخصن تحقیق فرمایید.
خواهرم، این مختصر را در حالی نوشتم که گمان میکنم شاید فعالان حقوق بشر در سراسر عالم و همه منصفین و عدالت جویان جهان که از اوضاع ایران مطلعاند، در دلشان با تعجب به این حقیر خواهند گفت: «برادر جان اوضاع و سابقه پایمال شدن حقوق مظلومین و ستمدیدگان در ایران وخیمتر از آنی است که تو نگران آنفلوانزای خوکی زندان رجاییشهر شده ای.»
بلی این را میدانم و ایشان حق دارند که چنین بگویند، ولی دلم گفت چون این مورد مربوط به شما است، آن را بگویم، شاید شما که زن هستید و ممکن است تا حال کمتر مورد چنین خطابها و درخواستهای حقوق بشری دگراندیشان شده باشید، تقاضای دل هموطنی بهایی در مورد دو خواهر معنویاش را بشنوید و با عطوفت زنانه و فارغ از کژیها و تعصبات سیاسی و مذهبی، اقدامی سریع در خصوص سلامت نه تنها زندانیان زن، بلکه همه زندانیان از زن و مرد، بفرمایید.
با تشکر و آرزوی توفیق
۱۶/۱۰/۱۳۸۹
ــــــــــــــــــــــــــ
1) در این مورد میتوانید اطلاعات مفصلی در سایت «سرویس خبری جامعه بهایی» به دست آورید:
http://news.persian-bahai3.info/
2)http://www.prisons.ir/index.php?Module=SMMNewsAgency&SMMOp=View&SMM_CMD=&PageId=1569
3) – http://www.rahana.org/archives/33304
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرات شما سبب بهتر شدن محتوای وبلاگ و یادگیری بیشتر نویسندگان آن خواهد شد