مترجم-translate

صفحات

۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

دیر اما شیرین




دیر اما شیرین
به مناسبت آزادی هاله روحی و ساسان تقوا از زندان و به امید آزادی تمامی زندانیان بیگناه
نگارش: فرزان فرامرزی
هنوز کامل بیدار نشده ام، که یک راست می روم سراغ کامپیوتر و آن را روشن می کنم. اولین ایمیل نظرم را جلب می کند: "نامۀ جامعۀ جهانی بهائی خطاب به ریاست قوۀ قضائیه آیت الله لاریجانی"[1] تاریخ نامه مربوط به دیروز است (۱۶ آذر)؛ آن را باز می کنم، چشمانم را می مالم تا بتوانم درست ببینم و شروع می کنم به خواندن نامه.
مانند تشنه ای که به آب گوارا رسیده باشد و همه آن را لاجرعه بنوشد، یک نفس تا آخر نامه را می خوانم. پاراگراف آخر ته مانده های خواب را از سرم می پرداند: "با قلبی مملوّ از عشق به کشور مقدّس ایران و با آرزوی شکوه و عظمت آن سرزمین، از آن جناب در مقام ریاست قوّۀ قضائیّه تقاضا می‌کنیم که اعضای سابق هیئت یاران را آزاد نمایید و دیگر بهائیانی را نیز که در سراسر کشور در بندند — از جمله خانم‌ها هاله روحی و رها ثابت و آقای ساسان تقوا، سه جوان بهائی که صرفاً به جرم کمک‌های انسان‌دوستانه در جهت سوادآموزی به کودکان مناطق فقرزده، اکنون چهارمین سال مسجونیّت خود را در شیراز می‌گذرانند — آزاد کنید."
رها، هاله و ساسان! این قسمت که تمام می شود، دردلم می گویم انشالله و با خود فکر می کنم و می گویم، انشالله که در این روز عید خبر های خوبی می رسد! هنوز آفتاب به نیمه آسمان نرسیده که صفحه فیس بوک پر شده است از این خبر: "ساسان و هاله آزاد شدند". تعجب نمی کنم، احتمال می دهم باز هم آمده باشند مرخصی. آخر هربار که می آیند مرخصی، دوستان از واژه ی آزادی استفاده می کنند؛ شاید که هرچه زودتر آزاد شوند، خداراشکر می کنم که حداقل در این دو روز عید، آنها کنار خانواده هایشان هستند.
اما اینبار ظاهرا خیلی جدی تر دفعات قبل است. اکثر استاتوس ها تغییر کرده:
"یک خبر شیرین که امیدوارم حقیقت داشته باشد: هاله و ساسان آزاد شدند!!!"
"یا بهاالله ممنونتم از عیدیت ساسان وهاله ازادشدندبرای همیشه دعاکنید رها هم هرچه زودتر نامه آزادیش بیاد"
کامنت های ذیل این استاتوس ها را نگاه می کنم. مثل اینکه اینبار جدی جدی است! هاله روحی و ساسان تقوی آزاد شده اند! باز هم باور نمی کنم. دوباره می گردم به دنبال منبعی معتبر و موثق. سایت جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی [2] خبر را تائید کرده است: "ساسان تقوا و هاله روحی دو شهروند بهایی و فعال مدنی شهر شیراز که در حال طی کردن دوران ۴ سال محکومیت خود بودند، امروز ۱۷ آذر ماه آزاد شدند."
یک روز، شاید هم کمتر! تنها یک روز از نامه جامعه جهانی بهائی به رئیس قوه قضائیه می گذرد و حالا دو تن از این سه نفر آزاد شده اند و ما امیدواریم که نفر سوم هم هرچه زودتر آزاد شود.
در روز عید میلاد حضرت بهاءالله، این خبر آزادی قطعا، بهترین و با ارزش ترین عیدی ای است که می شد انتظارش را داشت. عیدی ای که بعد از ۴ سال صبر و استقامت آن عزیزان و خانواده هایشان حاصل شد. عیدی ای که رو سفیدی جامعه بهائیان ایران را در پی خواهد داشت.
اما! اما غرق این عیدی نمی شوم! خوشحالم اما واقعیت را فراموش نمی کنم. این ها ۴ سال بدون دلیل و مدرک، بدون کمترین گناهی زندانی بودند. در زندان با انواع و اقسام مشکلات مانند بیماری و تنهایی، دست و پنجه نرم کردند. خانواده هایشان، در بیرون از زندان، وضعشان چندان بهتر از آنان نبود.
مسئول عمر ضایع شده اینها چه کسی است؟ مسئول سالهایی که می توانست و باید در راه آبادانی ایران و خدمت به ایران و ایرانی صرف می شد و نشد، نگذاشتند که بشود، نخواستند که بشود و باعث شدند این سه جوان در گوشه ی پلاک ۱۰۰ شیراز بدون دلیل و مدرک، بدون هیچ مدرکی، زندانی باشند، چه کسانی هستند؟ چه کسی مسئول خون دل هایی است که مادران و پدران آنها خوردند؟ جواب اشک های مادرانشان را چه کسی خواهد داد؟
بخاطر این آزادی خوشحالیم و شاکر. اما، اما چه کسی باید این خسارات را جبران کند؟ مسئول این بی عدالتی ها کیست؟ بعد از چهار سال، آزاد شدند، بدون معذرت خواهی رسمی؟ معذرت خواهی پیش کشتان، اما، یادتان باشد، هنوز عده ی دیگری از بهائیان بدون دلیل و مدرک و بیگناه در زندان بسر می برند. هنوز عده ی بسیاری از ایرانیان بیگناه در زندان هستند، هنوز عده ی زیادی از مادران ایران زمین چشم براه نور چشمانشان هستند که شاید روزی از همین روزها آزاد شوند.
آنها را بیش از این چشم به راه نگذارید، بیگناهان را آزاد کنید!
هفت مدیر سابق جامعه بهائی فراموش نشوند. آنها نیز بدون دلیل و مدرک و تنها بعلت بهائی بودن اکنون در زندان هستند. باید از دولت ایران بخواهیم، که آنان را هرچه سریعتر آزاد کند. آنان باید اکنون آزاد شوند، چهار سال دیگر، یا حتی سال دیگر یا حتی یک ماه دیگر هم بسیار دیر است، آنان باید فورا آزاد شوند، زیرا که برای یک بیگناه، حتی یک روز ماندن در زندان هم زیاد [3] است.


[1] http://www.negah5.info/articles/2010-12-08-01-20-32
[2] http://edu-right.net/index.php?option=com_content&view=article&id=386:1389-09-17-12-56-02&catid=58:news&Itemid=1
[3] http://www.negah5.info/articles/2010-09-17-16-12-34
تنها
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرات شما سبب بهتر شدن محتوای وبلاگ و یادگیری بیشتر نویسندگان آن خواهد شد

طلوعی دیگر ؛ تاریخچه کوتاه دیانت بابی و بهائی قسمت 1

نامه جامعه بهائی به آیت الله صادق لاریجانی

 
ساخت سال 1388 نشریه اینترنتی ای بهاء.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده