مترجم-translate

صفحات

۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

ایثار


ایثار

حضرت عبدالبهاء شروع به صحبت کردند و فرمودند که تمامی رنج و شدّت زندان ابد را به خاطر مردم تحمّل کردند، که اگر برای مردم نبود، ایشان در زندان نمی‌ماندند.  ایشان فرمودند، "باید خدا را شاکر باشید که با من به جای قصر و ایوان در زندان ملاقات می‎کنید.  اکثر مردم مایلند که در کاخی زیبا ملاقات کنند، امّا همیشه چنین اتفّاقی نمی‎افتد که ملاقاتی در زندان میسّر شود."  گفتیم که بسیاری را می‎شناسیم که مشتاقند در زندان به حضور ایشان برسند و گفتیم که می‎دانیم ایشان فداکاری و ایثاری عظیم نموده‌اند.
ایشان فرمودند، "ایثار عظیم این است که انسان خودش را به کلّی فراموش کند – همه چیز را فدا کند، همانطور که مسیح فدا کرد. ...  حضرت مسیح به ارادهء خویش آمد تا خود را فدا کند تا که شاید مردم تربیت شوند و ترقّی کنند.
"آن حضرت چگونه باید در این امر توفیق می‎یافت؟  آیا نباید آنها را پند و نصیحت می‌داد؛ آیا نباید احکام جدید تأسیس می‎کرد و تعالیم جدید عنایت می‎نمود؟  و اگر او تمام این کارها را انجام داد، آیا نمی‎دانست که مردم علیه او قیام خواهند کرد، او را به درد و رنج و مشکلات مبتلا خواهند ساخت، و نهایتاً او را مصلوب خواهند کرد؟  امّا با آن که بر این همه واقف بود، مشتاق بود به خاطر نجات عالم فداکاری کند، و با این کاری که به اختیار خود انجام داد جمیع نفوسی را که به او ایمان آوردند نجات بخشید.
"مسیح خود را فدا کرد تا صفات و سجایای او در مردم ظاهر شود.
"اگر خداوند بدون ایثار و فداکاری گناهان را می‎بخشید، باز هم فقط صفات بشری در مردم وجود داشت.  صفات الهی ظاهر نمی‎شد.
"حضرت مسیح به حواریون فرمود، «من در شما هستم؛ پدر در من است و من در شما هستم،» به این معنی که صفات پدر در او بود و صفات او در آنها.
"توضیحات زیادی برای ایثار وجود دارد.  بذری که در زمین است خود را فدا می‎کند – یعنی، از بین می‎رود تا گیاهی زیبا ظاهر شود.  (صفات و کیفیات گیاه در بذر مکنون است.)  درخت و شاخه‌ها، برگها، و میوه‌اش ظهور و بروز کمال آن بذر است.
"حضرت مسیح خود را فدا کرد، مانند بذر، و هیچ شد.  او میلیونها درخت زیبا با برگها، گلها و میوه به وجود آورد.  اوراق، ازهار و فواکه ظهور و بروز کمالاتی است که در بذر مکنون است؛ لذا حواریون مظاهر کمالاتی شدند که در حضرت مسیح موجود بود."
حضرت عبدالبهاء رو به ما کرده فرمودند، "همانطور که کمالات مسیح در حواریونش ظاهر شد، امیدوارم با ایثار و فداکاری حضرت بهاءالله، کمالات ایشان در شما ظاهر شود."  جواب دادیم، تحقّق چنین امری مستلزم رحمت بی‌‎نهایت خداوندی است.  ایشان جواب فرمودند، "اگر شما به موجب هدایات مبارک عمل کنید، لابدّ بر این است که متحقّق می‎شود."
آنچه را که جناب چیس گفته بود حضور مبارک عرض کردیم؛ گفته بود موقعی که در عکّا بوده این احساس را داشته که جهان خارج از آن مکان زندان واقعی است، در حالی که عکّا مکان آزادی است.  ایشان لبخند زدند و فرمودند که آزادی دنیای بیرون بود که سبب شده آن حضرت در زندان بمانند.  هیکل مبارک فرمودند، "این زندان به علّت وجود روح الهی آزادی است."



  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرات شما سبب بهتر شدن محتوای وبلاگ و یادگیری بیشتر نویسندگان آن خواهد شد

طلوعی دیگر ؛ تاریخچه کوتاه دیانت بابی و بهائی قسمت 1

نامه جامعه بهائی به آیت الله صادق لاریجانی

 
ساخت سال 1388 نشریه اینترنتی ای بهاء.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده