باز هم رنج و شکنجه باز هم درد و بلا؟
امتحانات الهی- محک و باز طلا؟
چه خبر؟ باز یکی گشت شهید
زنده شد یاد بدیع یاد سلیمان و وحید
همه با قلب پر از عشق بهاء
.کرده اند جان و تن و خانه رها
گرچه عالم زمصیبت به فناست
عاشقانش دانند، که رهش راه بقاست
چه خبر؟ باز یکی گشت شهید
زنده شد عصر بدیع عصر سلیمان و وحید
این شهیدان همه آشفتهء کوی یارند
این درختان شجر پر ثمر و پر بارند
خون آنان ثمرش گشت عیان
آشکار آمد اگر بود نهان
چه خبر؟ باز دگری گشت شهید
زنده شد یاد بدیع یاد سلیمان و وحید
گفته مولای جهان: در راه من
بوسه زن بر دست قاتل بوسه زن
در رهش پروا مکن از مال و جان
در رهش کن رایگان روح و روان
چون زخونِ او شده آلاله، رنگین در وطن
بوسه زن بر دست قاتل بوسه زن
شعر از خانم : شهلا نبیلی زاده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرات شما سبب بهتر شدن محتوای وبلاگ و یادگیری بیشتر نویسندگان آن خواهد شد