مترجم-translate

صفحات

۱۳۸۹ اسفند ۱۱, چهارشنبه

داستان شهدا‏


این پست را با کمال احترام و افتخار به خانم رویا اشراقی تقدیم می کنم ..... رویا دختری پرشور، علاقمند به طبیعت و حیوانات، و دانشجوی رشته دامپزشکی در دانشگاه شیراز بود و پس از انقلاب به خاطر بهائی بودن از دانشگاه اخراج شد ..... پدرومادر رویا نیز در خدمت به جامعه محلی بهائیان فعال بودند و همراه با او دستگیر شدند. مادر رویا خانه دار بود و پدرش به "جرم" بهائی بودن پس از انقلاب از کار اخراج گردید .... . رویا همزمان با مادرش، عزت جانمی، به دار آویخته شد

از شهیدان داستان ها آمده
قصه ها زان پاک جانها آمده

آن یکی گوید مرا بنگر نکو
از چه رو جان می دهم در راه او ؟

بنگر ای ناظر ، تو این جانباز را
تا گشایی عقدهٴ هر راز را

تا بیابی معنی گفتار من
جان سپاری در ره دلدار من

بر سلیمان بنگر و هیهای او
شمع آجین پیکر رعنای او

گشته او سرمست از جام الست
وا رهید از این حهان و هر چه هست


چشم بگشا " روحی ورقا " نگر
کودک جانباز و بی پروا نگر

کرد جان ایثار از عشق بهاء
گشت از اوساخ این عالم رها

بر پسر سبقت گرفته آن پدر
کرد مردانه فدا او جان و سر

از " منا " آن پیشگامان فدا
عالمی حیران از آن عشق و وفا

بنگر این جانبازی عشاق را
غرق در حیرت نمود آفاق را

فارغ از خود ، بی قرار از عشق یار
جان شیرین در رهش کرده نثار

چیست این رمزفدا ، جانا بگو
ساعتی با خویش بنما گفتگو

این همه از تابش رخسار اوست
شمه ای از لعل شکر بار اوست

ذرّه، از شوقش بگیرد اوج ها
بحر می گیرد ز جذبش موج ها

نو بهار آمد ز روی آن نگار
چهره ای دیگر نماید روزگار

می نگر " زرین " صفای گلستان
جلوه ای از روی یار دلستان

شعر از : سرکار خانم زرین تاج ثابت
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرات شما سبب بهتر شدن محتوای وبلاگ و یادگیری بیشتر نویسندگان آن خواهد شد

طلوعی دیگر ؛ تاریخچه کوتاه دیانت بابی و بهائی قسمت 1

نامه جامعه بهائی به آیت الله صادق لاریجانی

 
ساخت سال 1388 نشریه اینترنتی ای بهاء.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده